
در آغاز قرن بیست و یکم، برنامه درسی که در تقلای گذر از نظریه و عمل بود تا به یک علم متقن برسد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مجدد بحث کارایی اجتماعی و دیدگاههای فنی و عقلانی در برنامه درسی را احیا کرد و گویا برنامه درسی به صد سال قبل بازگشت تا یکبار دیگر حقانیت و کاربردی بودن، مهم بودن و اولویت داشتن خود را اثبات کند.
فناوری اطلاعات فرزندی به نام حقیقت مجازی را به دنیا آورده بود و بیمه آن را آورد که برنامه درسی که در چالشهایی مانند، فرهنگ، زبان، طبقه اجتماعی، جهانگرایی و ... به سمت آرمانگرایی رفته بود تا با عدالت آموزشی «صدای همه» باشد امّا خود را در دنیایی دید که به نظر بسیار خوفناک میرسید و میرفت که برنامه درسی با مرگ خود ایده مرگ مدرسه را رقم بزنند. امّا گویا ویروس کرونا که نفس جهان را گرفته جان دوباری به برنامه ریزی درسی داد تا با تکیه بر محیطهای مجازی و قرار گرفتن در متن آرمانشهرهای مجازی بر پرورش منشهای عالی انسان تأکید کند.
نظریه برنامه درسی آرمانی که در کشور ما با عنوان برنامه درسی ملی با رویکرد فطرتگرایی توحیدی به کلیت نظام تعلیم و تربیت سایه دارد میخواهد با الگوسازی در درون فضای مجازی تجربههای فرازمانی و فرامکانی را برای معلمان و دانشآموزان ایجاد کند.
بهرحال کرونا با همه تاریکیها و آسیبهایی که به ما زده است باعث شد تا همچون پسرک نوجوانی که از ترس پریدن در لبة استخر نشسته به یکباره در درون استخر بیافتد و حال میبایست خیلی سریع از آنچه که آموخته و از آنچه که اندوخته و از آنچه که دارد بهره لازم را ببرد.
امّا آموزش مجازی چیست؟ آیا همان آموزش آنلاین است، آیا همان آموزش الکترونیکی است؟ آیا درک و فهم دقیقی از آن وجود دارد؟ و اساساً آیا انتظارات ما با توجه به تعریف درست این مفاهیم شکل گرفتهاند؟
حال مروری کوتاه بر این مفاهیم خواهیم داشت. از دیدگاه گانیه آموزش مجموعهای از رویدادهای «به عمد ترتیب داده شده» است که برای حمایت از فرایندهای درونی یادگیری طراحی میشوند. تعاریف و برداشتهای دیگری هم وجود دارد. جان دیویی آموزش را تکرار تجربه میداند، روسو آموزش را هنر یا فنی میداند که به صورت راهنمایی با رعایت قوانین رشد با همکاری دانشآموز برای زیستن محقق مییابد.
بنابراین آموزش مجموعهای از فعالیتهایی است که یادگیری را آسان میکند. حال اگر این مجموعه فعالیتها در مکان و زمان چنان انعطاف داشته باشد که اختلالی در آسان سازی یادگیری ایجاد نکند میگوییم آموزش مجازی رخ داده، هر چند امروز «فضای مجازی در حقیقت فضای حقیقی است، در زندگی بسیاری از مردم حضور دارد»[1] بنابراین آموزش مجازی همان آموزش حقیقی است.قرینهای واقعی که در حال برداشتن مرزهای حقیقی است. امّا ممکن است معلم و دانشآموز بصورت همزمان و در یک مکان مشترک حضور پیدا نکنند در آموزش آنلاین معلم و دانشآموز در یک زمان مشخص که ممکن است برای هر دو آنها این زمان هم متفاوت باشد بطور مثال استاد در دانشگاه ژاپن، دانشجو در ایران، حاضر خواهند شد و معلم در جهت تسهیل یادگیری مجموعه فعالیتها و اقدامات پیشبینی شده را عرضه میکند.
آموزش الکترونیکی همان آموزش از راه دور بر مبنای فناوری است که آموزش بر خط نیز نامیده میشود این آموزش نقطه عطف و همگرایی آموزش و اینترنت یا اینترانت است.
آنچه که در نظام آموزشی ما به واسطه کرونا تحمیل شده است ترکیبی از آموزش مجازی، آموزش آنلاین و آموزش الکترونیکی که خدماتدهی و دریافت خدمات را دچار اختلال و گویا مدیریت مطمئن بخش و واحدی بر چگونگی این شرایط نیست و همه در تلاش هستند که آموزش رخ دهد. این نوع آموزش برگرفته از رویکرد انتقالی و حجمی است که به یکبار حجم عظیمی از اطلاعات، محتوای آموزشی از همه راههای گوناگون انتقال مییابد. ما باید بپرسیم که از کدام نوع آموزش میخواهیم استفاده کنیم؟ و مخاطبینها به کدام نوع از آموزش ما دسترسی تعاملی دارند و آنگاه زمینه بروز آنها را فراهم کنیم.
ارسال نظر